امیرحسین موسوی- پژوهشگر اقتصادی: در یک سال و نیم اخیر، شاهد روند نزولی نرخ تورم به صورت نقطه به نقطه و سالانه بودهایم. یکی از محرکهای این روند نزولی در تورم، اتخاذ سیاستهای پولی فعال از سوی بانک مرکزی و به کارگیری مجموعهای از بستههای سیاستی نظیر سیاست تثبیت اقتصادی بوده است که برای مهار رشد نقدینگی و کنترل نوسانات بازار ارز اعمال شدهاند. این اقدامات به ویژه در زمینه محدود کردن رشد ترازنامه بانکها و کنترل مقداری آن موثر بوده و نقش کلیدی در کاهش تورم ایفا کرده است. با این حال، برای تداوم این روند و عبور از هسته سخت تورم، سیاستهای تکمیلی دیگری به ویژه در حوزههایی که محرکهای اصلی تورم است، حیاتی است و در بخش اقلام خوراکی و مسکن باید از سوی دولت سیاستهای ضدتورمی اجرا شود.
نقش بانک مرکزی و سیاستهای پولی فعال
کاهش تورم در ایران به ویژه در طی ۱۸ ماه گذشته، تحت تأثیر مجموعهای از سیاستهای پولی فعال بانک مرکزی قرار گرفته است. در حالی که تورم در دورههای گذشته به دلیل رشد بالای نقدینگی و جهشهای ارزی روند صعودی داشت، اتخاذ رویکردهای احتیاطی و کنترلی از سوی بانک مرکزی در این بازه زمانی موجب شد تا این فشارها به طور نسبی کاهش یابند.
بانک مرکزی برای کاهش تورم سه سیاست کلیدی را دنبال کرد:
- مهار رشد نقدینگی: یکی از اصلیترین دلایل افزایش تورم در سالهای گذشته، رشد فزاینده حجم نقدینگی در اقتصاد ایران بود. بانک مرکزی با اتخاذ سیاستهای پولی فعال، تلاش کرد رشد نقدینگی را در محدوده مقادیر بلندمدت خود کنترل کند.
- کنترل مقداری رشد ترازنامه بانکها: رشد بالای ترازنامهها بانکها، به دلیل تسهیلاتدهی غیرمولد و افزایش بدهیهای غیرجاری بانکها در طی یک دوره زمانی مستمر، به تورم دامن زده بود. بانک مرکزی با اتخاذ سیاستهای احتیاطی، کنترل مقداری ترازنامهها و نظارت بر فعالیتهای شبکه بانکی را دنبال کرد تا از تشدید فشار تورمی جلوگیری کند.
- مهار نوسانات بازار ارز: یکی از عوامل اصلی جهشهای تورمی در ایران جهشهای شدید نرخ ارز بوده است که از یکسو باعث افزایش قیمت کالاهای وارداتی و فشار بر قیمتها در بازار داخلی میشود و از سوی دیگر به عنوان لنگر انتظارات تورمی، منجر به التهاب در بازارهای مالی و دارایی میشود. بانک مرکزی با تقویت ذخایر ارزی و اتخاذ سیاستهای پایدار برای ثبات بازار ارز توانست بخشی از این فشارها را کاهش دهد.
مجموعه این سیاستها به طور کلی در کاهش تورم مؤثر بودهاند و توانستند رشد سطح عمومی قیمتها در بخشهای مختلف اقتصاد را کنترل کنند، اما برای تداوم این روند و دستیابی به ثبات اقتصادی بلندمدت، باید اقدامات گستردهتری در سایر بخشها صورت گیرد.
عبور از هسته سخت تورم
هسته سخت تورم (Core Inflation) مفهومی در ادبیات اقتصادی است که به بخشهایی از تورم اشاره دارد که به طور مستمر و مقاوم در برابر سیاستهای کنترل تورم، همچنان در حال افزایش هستند. هسته سخت تورم معمولاً به آن بخشهایی از اقتصاد اشاره دارد که تغییرات قیمتی آنها به دلایل ساختاری و بلندمدت صورت میگیرد و کنترل آنها از طریق سیاستهای پولی یا مالی کوتاهمدت دشوارتر است. این مفهوم به ویژه زمانی اهمیت پیدا میکند که بخشهای خاصی از تورم، مانند قیمتهای خوراکی یا مسکن، با وجود سیاستهای تثبیت اقتصادی و کاهش عمومی تورم، همچنان به رشد خود ادامه میدهند. در ادبیات اقتصادی، هسته سخت تورم به این بخشهای ماندگار و پایدار اشاره دارد که به دلیل وزن سنگین در سبد هزینههای خانوار و اثرات مستقیم بر رفاه عمومی، باید مورد توجه قرار گیرند.
با وجود کاهش شاخص کل تورم، دو بخش خوراکیها و مسکن همچنان به عنوان "هسته سخت تورم" باقی ماندهاند. این بخشها به دلیل وزن سنگین آنها در سبد هزینههای خانوار، بیشترین تأثیر را بر نرخ تورم دارند. برای عبور از لایه تورمی، لازم است دولت سیاستهای ضد تورمی ویژهای را در این دو حوزه به اجرا بگذارد. افزایش قیمت موادغذایی به ویژه در سالهای اخیر، فشار زیادی بر خانوارهای کمدرآمد وارد کرده است. این فشار نه تنها رفاه خانوارها را کاهش میدهد، بلکه به طور غیرمستقیم موجب افزایش فشارهای تورمی در سایر بخشهای اقتصاد نیز میشود. در این راستا، دولت باید از طریق ارتقای سطح تولیدات داخلی و کاهش وابستگی به واردات موادغذایی، از افزایش قیمتها جلوگیری کند. همچنین با ایجاد سیستمهای توزیع کارآمد میتواند از توزیع ناکارا جلوگیری کند.
از سوی دیگر بخش مسکن نیز از دیگر حوزههایی است که همچنان به عنوان یکی از مهمترین محرکهای تورم در اقتصاد ایران شناخته میشود. افزایش قیمت مسکن و اجارهبها، سهم عمدهای در فشارهای تورمی دارد و کنترل آن برای مهار تورم ضروری است. دولت باید با ارائه طرحهای حمایتی برای ساخت مسکنهای ارزان قیمت، از رشد بیرویه قیمت مسکن جلوگیری کند. همچنین نظارت بر بازار اجاره و وضع قوانین حمایتی برای مستاجران میتواند از افزایش فشارهای تورمی در این بخش جلوگیری کند.
کنترل هسته سخت تورم به دلیل ماهیت ساختاری و ماندگار آن، از طریق سیاستهای پولی کوتاهمدت یا حتی اقدامات محدودکننده نقدینگی، کار آسانی نیست. به ویژه در اقتصادهایی مانند ایران، که بخشهای خوراکی و مسکن سهم بزرگی در سبد هزینههای خانوار دارند، کاهش قیمتها در این بخشها نیازمند سیاستهای بلندمدت و چندوجهی است.
الزامات مهار پایدار تورم
برای اینکه مهار تورم در ایران به شکل پایدار و بلندمدت تحقق یابد، مجموعهای از الزامات و اقدامات تکمیلی ضروری است. رشد نقدینگی مازاد بر تولید یکی از مهمترین عوامل افزایش تورم است. بنابراین، بانک مرکزی باید همچنان سیاستهای مبتنی بر کنترل رشد نقدینگی را با جدیت دنبال کند. این امر شامل کنترل مقداری رشد ترازنامه بانکها، محدود کردن وامدهیهای غیرمولد، و تقویت انضباط مالی در نظام بانکی است. در لایه دیگر، نوسانات بازار ارز یکی دیگر از عواملی است که میتواند به شکل غیرمستقیم موجب افزایش تورم شود. هرگونه نوسان شدید در نرخ ارز، به ویژه در اقتصادی که وابستگی زیادی به واردات دارد، میتواند فشارهای تورمی را تشدید کند. بنابراین، بانک مرکزی باید همچنان با اتخاذ سیاستهای مناسب و تقویت ذخایر ارزی، از بروز نوسانات شدید در بازار ارز جلوگیری کند.
نظر شما